یکی از همین روزها
25 خرداد 1391 توسط کریمی
یکی از همین روزها ناگهان
تو می آیی از نور از آسمان
تو می آیی و شب زمین می خورد
و قد می کشد نور در آسمان
قفس با ظهور تو خط می خورد
زمین می شود سهم آزادگان
به سر می رسد فصل سرد سکوت
ترک می خورد بغض فریادمان
تو می آیی از فصل عدل علی
به تقسیم لبخند تقسیم نان
تو از سمت طوفان شبی می رسی
به دست تو تیغی عدالت نشان
تو می آیی وبا سر انگشت تو
ورق می خورد سرنوشت جهان
تو در باغ آیینه گل می کنی
بهار عدالت امام زمان